به گزارش خبرنگار باشگاه جوانی مجله خبری، با توجه به این که ازدواج و تأخیر آن به عنوان امری اجتماعی شناخته میشود؛ عبور جوامع از نظام سنتی به نظام مدرن باعث تغییراتی در سطوح مختلف کلان، میانی و خرد و در بین تمامی گروهها شده است. به عبارت دیگر این تغییرات به نوبه خود موجب دگرگونی در ارزشها، انتظارات، خواستهها و ... خواهند شد.
همچنین شکل گیری و تغییر پذیری ازدواج با فرآیند تعامل فرد با جامعه نه تنها ارتباط مستقیم دارد؛ بلکه تحت تأثیر سطوح مختلف کلان، میانی و خرد است. در همین راستا با توجه به افزایش تعداد متغیرهایی که در سه حوزه کلان تجربه، مدرنیته و تغییرات سریع میانی مطرح شده؛ عدم هماهنگی میان راهها و اهداف فقط عوامل خرد مسئله را مورد بررسی قرار خواهد داد.
همچنین ضعیف شدن هنجارهای سنتی، دگرگونی در الگوی ازدواج و آشفتگی اقتصادی و اجتماعی جامعه از جمله دلایلی هستند که بحران افزایش سن ازدواج را تحت تاثیر قرار دادند.
با توجه به تئوری مرتن، هرگاه وسایل و اهداف در یک گروه اجتماعی و یا به طور کلیتر در ساختار جامعه هماهنگ باشند؛ آن جامعه دچار مشکل نخواهد بود؛ مثلاً هر دو کنش وسایل و اهداف سنتی را دنبال کرده یا طرفدار عملکرد عقلانی حقوقی باشند. همین امر درباره بسیاری از موضوعات از جمله پدیده تأخیر در سن ازدواج نیز میتواند اتفاق بیفتد، چرا که اگر اهداف ارزشی یا عاطفی با وسیلهای عقلانی پیگیری شود؛ متقابلا نمیتوان انتظار جامعهای متعادل و هماهنگ را داشت.
همچنین در شرایط کنونی جامعه، ازدواج به عنوان هدفی ارزشی، عاطفی و حتی سنتی مطرح میشود در حالی که راهها و امکانات رسیدن به آن کاملاً عقلانی است. این امر یکی از دلایل آشفتگی و بیسامانی جامعه کنونی ایران است که آثار زیان بار آن متعاقباً گریبان جامعه را خواهد گرفت؛ همانطور که افزایش سن ازدواج جوانان، بحران تجرد قطعی دختران دهه شصتی را در پی داشت.
انتهای پیام/